من سابقا زیاد دیندار نبودم و پایبندی زیادی به شریعت نداشتم، ولی بر اثر رفاقت با شخص مسلمان و دینداری به دین خود علاقه مند تر شدم و هر روز بهتر از دیروز بودم و گناهان زیادی را که سابقا انجام می دادم را ترک کردم، تا دو سال به همین روال ادامه دادم تا اینکه دوباره بمانند سابق از دین و احکام شریعت دور شدم و به گناه رو کردم و نمازهایم را قضا و یا ترک می کردم، ولی از این وضعیت ناراحت بودم و به خودم قول دادم تا بار دیگر به شریعت پایبند باشم و برای رسیدن به این هدف برنامه هایی برای ترک گناه گذاشتم و حتی مدتی خوب بودم ولی باز تحمل نکردم و به گناه متمایل شدم، خیلی نگران و ناراحت هستم و می ترسم که دیگر هرگز نتوانم دیندار خوبی باشم و از گناه دوری نمایم، از شما خواهشمندم تا مرا راهنمایی کنید که چکار کنم، خیلی نگران هستم. البته من بیشتر از ناحیه ی روابط نامشروع آسیب پذیر هستم و مرا به گناه فرا می خواند. من چکار کنم تا بتوانم بتوانم همواره دیندار و پایبند به شریعت باشم؟


الحمدلله،

البته این وضعیتی که شما در مورد خودتان نوشتید فقط مخصوص شما نیست، بسیاری از مومنان و مسلمانان در دوره های مختلف زندگی خود وضعیتهای متفاوتی دارند، گاهی خوب و گاهی خوبتر و گاهی ضعیف و ضعیفتر عمل می کنند.. اصلا برای همین است که اهل سنت و جماعت می گویند: ایمان کم و زیاد می شود، ولی با عبادت و طاعت اوامر خدا قوی می گردد و با گناه ضعیف خواهد شد. این یک قاعده است که نصوص قرآن بر آن دلالت دارند؛ یعنی اگر کسی ایمانش ضعیف شد و خواست تا آنرا قوی کند باید دو کار انجام دهد:

1- از گناهان دوری کند.

2- از اوامر شریعت پیروی کند.

خلاصه اینکه همین که نگران تقوا و ایمان خود هستید این نشانگر وجود ایمان در درونتان است والحمدلله.. از ابو ربعی حنظله بن ربیع أسیدی کاتب، یکی از کاتبان رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت شده که گفت: ابوبکر رضی الله عنه مرا دیده و گفت: حنظله چطوری؟ گفتم: حنظله نفاق ورزید. گفت: سبحان الله چه می گوئی؟ گفتم: ما نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم می باشیم و ما را بدوزخ و بهشت پند میدهد که گویی آنرا به چشم سر مشاهده می کنیم و چون از نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم برمی آییم با زنها و اولادها و مسائل زندگی سرو کار پیدا کرده، بسیاری را فراموش می کنیم. ابوبکر رضی الله عنه گفت: ما هم باین چنین چیزی روبرو می شویم. من با او خدمت آنحضرت صلی الله علیه وسلم مشرف شدیم. من گفتم: یا رسول الله حنظله نفاق ورزید.
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: این چه سخنی است که می گویی؟ گفتم: وقتی نزد شما می باشیم ما را به بهشت و دوزخ پند می دهید، گویی که آنرا بچشم می بینیم، و چون از حضور شما مرخص می شویم، با زنان و فرزندان و مسایل زندگی مخالطت نموده بسیاری چیزها را فراموش می کنیم. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: سوگند بذاتی که جانم در دست اوست اوست، اگر همیشه به شکلی که در نزدم می باشید، بسر ببرید و بیاد خدا باشید، فرشتگان شما را در خانه های شما و راههای شما مصافحه خواهند کرد، ولی ای حنظله ساعتی است (برای ادای عبادت) و ساعتی است (برای کار دنیا). سه بار این سخن را تکرار کردند ".
بنابراین مسئله ای که برای شما پیش میآید یک مسئله برای همه است ولی باید سعی شود همیشه با اعمال صالح و ترک گناه ایمان خود را پایدار کرد.

این داستان چه نکته ای دارد؟ بنظر ما پاسخ این سوال می تواند تا اندازه ی زیادی مشکل شما را حل کند!

نکته اینست که هرگاه مسلمانی همراه و همدم انسانهای مومن و متقی تر از خود باشد، تحت تاثیر وی از گناه هم دور می شود زیرا همدم او وی را از گناه بازمی دارد و دائما به او تذکر می دهد و بلکه ی را به طاعت بیشتر تشویق می کند، و لذا می بینیم که خداوند متعال می فرمایند:

« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَکُونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ»(توبه 119)

یعنی: ای کسانی که ایمان آورده‏اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید!

علامه عبدالرحمن سعدی رحمه الله در تفسیر این آیه می نویسد:

"« وَکُونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ» و با کسانی باشید که در گفتار و کردار و حالاتشان راستگویند. کسانی که سخن و کردارشان راست است و حالات آنها جز بر راستی نبوده و خالی از تنبلی و سستی است و اهداف و نیات پلید ندارند. و حالاتشان مشتمل بر اخلاص و نیت شایسته می باشد، زیرا راستی و صداقت انسان را به سوی نیکی هدایت می کند، و نیکی انسان را به بهشت می برد.  خداوند متعال فرمود است:« هَذَا یومُ ینفَعُ الصَّدِقینَ صِدقُهُم » این روزی است که راستگویی ِ راستگویان به آنان فایده می دهد."

بنابراین در وحله ی نخست مسلمانی که مراقب تقوا و دین خویش است باید تلاش نماید که با افراد صالح و صادق و باتقوا و اهل دین نشست و برخواست و به اصطلاح رفاقت نماید و از جمع انسانهای بد زبان و بدکردار و بذله گو و به طور کلی بی تقوا و فاسق دوری گزیند.

 

پس یک کلید طلایی را فراموش نکنید:

با افراد متقی و با اخلاق و دیندار رفیق باشد، و با دیگر رفقا خداحافظی کنید ..

پس بایستی تابحال از سخنان ما فهمیده باشید که وضعیت شما را بسیاری از مومنان نیز دارند و فقط مخصوص شما نیست، خوشا بحال آنکسی که بیشتر از دیگران تقوای الهی پیشه می کند..

اما شما در نامه ی خود اشاره کردید که بیشتر از ناحیه روابط نامشروع آسیب پذیر هستید، برای رفع این مشکل ما می گوییم:

الله تعالی می فرماید: « ولاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ»(انعام 151)

یعنی: و نزدیک کارهای زشت نروید، چه آشکار باشد چه پنهان!

در آیه ی فوق خداوند ما را از نزدیک شدن به فاحشه نهی کرده اند و این بدین معنی است که هر وسیله و راهی که مقدمات گناه و فاحشه را هموار سازد حرام است . پس این یک نکته ی طلایی و یک راهنمایی برای انسانها است؟! یعنی نزدیک شدن به گناه موجب انجام خود گناه می شود، برای همین برای آنکه مرتکب گناه نشویم نباید به آن نزدیک هم شویم، نزدیک شدن به گناه یعنی چه؟؟ یعنی نباید مقدمات گناه را فراهم کنیم، مثلا برای آنکه کسی مرتکب گناه زنا نشود نباید به زنا نزدیک شود، چگونه؟؟ کافیست تا مقدمات زنا را فراهم نکند! مقدمات زنا کدامند؟ مقدمات زنا اعمالی مانند نگاه کردن به نامحرم و یا تصاویر محرک و یا خلوت با زنان ، اینها مقدمات زنا هستند، تصور کنید اگر به این مقدمات نزدیک نشویم یعنی خود این مقدمات را فراهم نکنیم محال است به گناه زنا بیافتیم.

 

و مراحل زیر را رعایت کنید:

1- از دوستان و رفقایی که گناه را برایتان هموار می کنند دوری کنید و رابطه ی خود را با آنها (بجز در حد سلام) قطع کنید.

2- به فیلم و عکس سکس یا مهیج یا نیمه عریان نگاه نکنید.

3- به دختران و زنان نامحرم نگاه نکنید حتی اگر آنها از فامیل و اقارب شما باشند.

4- در خلوت نمانید، زیرا افتادن در خلوت موجب افتادن در فکرهای زشتی می شود که شما را به فکر گناه می اندازد.

5- سعی کنید برنامه ای روزانه برای تلاوت قرآن بگذارید.

6- نمازهایتان را دقیقا در سر وقت و بعد از اذان و بصورت جماعت بخوانید.

7- به مسجد بروید و در آنجا نماز بخوانید.

8- هر وقت فکر گناه به سوی شما آمد، استعاذه کنید (أعوذ بالله من الشیطان الرجیم) و به ذکر گفتن بپردازید.

9- در اوقات فراغت به مطالعه ی کتابهای دینی بپردازید.

10- سعی کنید نزد استادی به یادگیری علوم شرعی از جمله فقه و عقیده بپردازید و ذهن خود را متمرکز یادگیری علوم شرعی کنید.

11- به خود اجازه ندهید که بیکار باشید.

12- کانالهای ماهواره ای زشت را حذف کنید و به خانواده توصیه کنید از نگاه کردن به آنها خودداری کنند و اگر نپذیرفتند شما آن لحظه از بین آنها خارج شوید و به کار دیگری مانند رفتن به مسجد یا مطالعه ی قرآن و کتب دینی بپردازید.

13- بطور کلی ارتباط خود را با دختران قطع کنید و مواظب تلاش آنها برای برقراری ارتباط مجدد با خود باشید.

14- اگر گناهی کرده اید صاقانه توبه کنید و دیگر سراغ آن نروید، و امیدوار باشید که خدا گناهان شما را می بخشد.

 

در پایان توصیه می کنیم که: شما نباید در حرکت به سوی دینداری زیاد بر خود سخت بگیرید، شاید ترک 15 گناه پشت سر هم و بطور آنی سخت باشد، بهتر است برای رسیدن به هدف برنامه ریزی کنید که زیاد بر شما فشار وارد نیاید وگرنه این امر موجب خستگی شما خواهد شد و از همین ناحیه شیطان شما را دوباره به سابق باز می گرداند، بنابراین مهم آنست که آهسته و پیوسته روید نه آنکه گهی تند و گهی خسته روید!

پس بر خود سخت نگیرید و امیدوار باشید که ان شاءالله اندک اندک مسیر را طی کنید تا قوی و وقوی تر می شوید.

شیطان می‌کوشد انسان را در فتنه و حرام بیندازد و بدین سبب خداوند متعال ما را از آن برحذر داشته است، آنجا که می‌فرماید: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ»سورة نور، آیة 21.)

«ای مؤمنان از گام‌های شیطان پیروی مکنید، و هرکس که از گام‌های شیطان پیروی کند بداند که او به کارهای ناشایست و ناپسند فرمان می‌دهد».

 

نکته ی بعدی: اگر انسان از یک گناه دور شد دیگر رو آوردن به آن گناه برایش قبیح و سخت تر می شود، ولی اگر یکبار به خودش جرات داد تا آنرا انجام دهد دیگر آن قباحت را بمانند سابق نزد خود احساس نمی کند و لذا بر انجام دوباره و چندباره ی گناه جرات پیدا می کند، پس مواظب باشید، اگر موفق شده اید که بعضی از گناهان را بکلی ترک کنید و یا قبلا به سمت آنها نرفته اید پس حتی برای یکبار و یک لحظه هم به آن نزدیک نشوید چه برسد به اینکه انجامش دهید، زیرا کافیست تا به آن نزدیک شوید اینبار شیطان به همین راضی نمی شود و شما را وسوسه می کند که انجام هم بدهید و اگر آنرا انجام دادید دیگر بار وسوسه می کند که : قبلا گناه را انجام دادی و هیچ اتفاقی نیفتاد! پس بار دیگر هم انجام دهی هیچ اتفاقی نمی افتد!! و بدین ترتیب شیطان موفق می شود که شما را به گناه آلوده کند و پس مدتی می بینید که انجام آن گناه برایتان کاملا عادی شده در حالیکه سابقا حاضر نبودید که اصلا به آن نزدیک هم شوید..

پس شیطان قدم به قدم شما را به گناه نزدیک می کند، او یکدفعه نمی خواهد شما گناه کنید بلکه ابتدا مقدمات گناه را برایتان فراهم می کند و سپس اندک اندک فکر آن گناه را در ذهنتان می پروراند و بعد در قدم بعدی انجام گناه..

پس شما هم برای آنکه فریب این مکر شیطان نشوید، هرگاه احساس تمایل به گناهی کردید زود بیاد خود بیاورید که: آها! این شیطان است که قصد اجرای مرحله ی اول را دارد! پس عقب نشینی کنم تا وی را از همین ابتدا ناکام بگذارم.. همه ی گناهان همینگونه است..

یک مثال دیگر: فرض کنید شما تمامی نمازهای پنجگانه را در وقت خود بصورت جماعت می خوانید، حال شیطان قصد دارد تا شما بکلی نماز را ترک کنید، او در همان نخست شما را به تارکین نماز ملحق نمی کند، زیرا نمی تواند! ولی او صبور است و تجربه دارد، اول سعی می کند تا در رفتن به مسجد و خواندن نماز جماعت شما را تنبل کند و ابتدا از یک نماز شروع می کند بعد در قدم بعدی در دو نماز و بعد در سه و تا آنکه نماز جماعت را از شما می ستاند، مرحله ی بعدی کاری می کند تا شما نمازتان را بعد از مدتی از گفتن اذان بخوانید و قدم بعدی اینست که نماز را از وقت خود کاملا ترک کنید و آنرا قضا نمایید، بعد اندک اندک دیگر نمازهایتان را هم به همین منوال به تاخییر و بعد ترک می گرداند.. بعد از مدتی دیگر اینبار شبها نمازهای پنجگانه را همه با هم قضا می کنید و این بر دوش شما سخت است که یکدفعه 17 رکعت را با هم بخوانید لذا بعضی از روزها آنها را هم نمی خوانید و می خوابید، اندک اندک در روزهای بعدی در طول هفته فقط یکی دو روز نمازها را قضا می کنید تا آنکه بطور کلی نمازتان را ترک می کنید!! به همین راحتی شیطان با تجربه و صبوریش و طی چندین مرحله شما را به جمع تارکین نماز ملحق می گرداند! و بقیه ی عبادات هم به همین ترتیب... پس شما می بایست از همان ابتدا مواظب باشید و سهل انگاری نکنید.

 

و شیطان شما را از رفقای متقی دور می کند، و این مرحله و قدم نخست است، زیرا اگر شما با شخصی دوست شوید که مدام شما را نهی از منکر کند شیطان به نتیجه نمی رسد پس راه چاره اینست که شما را از دوستان متقی و مومن دور کند و یا روابط شما را بر هم زند، در قدم بعدی شما را ترغیب می کند تا با اشخاص عادی که اهل گناه هستند نزدیک گرداند و با آنها ارتباط داشته باشید، در قدم بعدی که خواستید منکری انجام دهید آن دوست جدید شما را نهی نمی کند بنابراین شیطان از این ناحیه مشکلی ندارد و حتی ممکن است خود آن دوست به شما تعارف کند و یا ترغیبتان کند و یا مقدمات گناه را برایتان فراهم آورد.

پس: همه چیز در چند چیز خلاصه می شود:

1- رفاقت با انسانهای دیندار  متقی تر از خود.

2- دور شدن از گناه و بلکه مقدمات گناه.

3- سخت گیری نکردن بر خود در مراحل آغازین حرکت به سوی اصلاح تا خسته نشوید. سعی کند در طی چندین مرحله و در چندین هفته گناه را ترک کنید.

4- مواظب گامها و قدمهای شیطان باشید و دائما به خود یادآوری کنید.

5- دائما دعا کنید که خدا شما را به اعمال صالح توفیق نماید و اسباب گناه را از شما دور کند، زیرا دعا از بقیه هم مهمتر است.

خداوند ما و شما را توفیق فرماید که با ایمان و اخلاق زندگی کنیم و با ایمان و اعمال صالح بمیریم. آمین.. امیدوار باشید و تلقین مثبت کنید

 

والله اعلم

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلی یوم الدین

شکلک های محدثه

 

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: مدتی است که بمانند سابق دیندار نمانده ام! چکار کنم تا دوباره ایمانم قوی شود؟ ، ،
برچسب‌ها:

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • کینگ بلگ